“به نظر می رسید که من هرگز قادر به تغذیه کودک خود نخواهم بود.”

دسترسی سریع

براي صحبت با مدیر سایت
!کليک کنيد
قوانين نويسندگي در سایت ما
!کليک کنيد
کمک مالي و نقدي جهت بهبود سايت
!کليک کنيد
حمایت بنری از سایت
!کليک کنيد
براي پرسيدن سوالات خود با اين شماره تماس بگيريد: (----------------)
تبليغات ...

برای سفارش تبلیغات کلیک کنیدبرای سفارش تبلیغات کلیک کنید
نویسنده : المیرا | بازدید : 178

                


“به نظر می رسید که من هرگز قادر به تغذیه کودک خود نخواهم بود.”                    
پوجا برای دختر تازه متولد شده خود ، تریشا ، شیر نداشت و به جای آن شیر گاو و بیسکویت به او داد.  تا اینکه برخی از کارگران خط مقدم حاضر شدند و لبخندها را برای خانواده او بازگرداندند.
پووا با استاندارد 10th آموزش دیده است ، یک زن خانه دار است که در روستای Vai Digras taluka در منطقه یاواتمال زندگی می کند.  او نزد پدر مادر و شوهر و دخترش تریشا می ماند.  شوهرش تا دبیرستان تحصیل کرد و برای امرار معاش و درآمدزایی به کار کشاورزی مشغول است.
وقتی تریشا متولد شد ، “به نظر نمی رسید که از شیر مادر تغذیه کنم و هرگز نمی توانم کودک خود را تغذیه کنم.  من بعد از امتحان کردن بسیاری از کارها منصرف شدم و شروع به دادن شیر گاو به تریشا کردم “، با کمی تردید می گوید Puja.  “تا تریشا بزرگ شد ، او فقط شیر و بیسکویت می گرفت و نه چیز دیگری.  او اغلب تحریک پذیر می شد و از سایر اعضای خانواده خواست تا توجه کنند تا همان چیزهای خوراکی را به او بدهند.  به همین دلیل مدام بیشتر به او شیر و بیسکویت می دادم. “
یک روز ، کارگران ASHA و Anganwadi به خانه او رفتند تا توضیح دهند که چگونه او باید با کودکش ارتباط برقرار کند ، با او صحبت کند و چه موقع و چه چیزی باید او را تغذیه کند.  پوجا پاسخ داد: “اما تریشا 15 ماهه است و طعم چیزی به جز شیر و کلوچه ندارد ، بنابراین شما پیشنهاد می کنید که همه چیز را به او بدهم. برای اطمینان از اینکه او غذاهای دیگری نیز می خورد چه کاری باید انجام دهم؟”
سپس کارگران در خط مقدم به من بسیار واضح گفتند که چگونه می توانم اشتهای او را افزایش دهم ، “ادامه می دهد پوجا” ، همچنین نحوه صبر در برابر او اگر او نمی خوابد ، به او غذا می دهد ، به او غذا می دهد ، با او بازی می کند ، و غیره .  از آن زمان من به میوه ها ، کیک ها ، خیارها و لوبیا های او غذا داده ام و همه ما شروع به بازی و گذراندن وقت با او کرده ایم ، همانطور که ASHA به ما گفت.  ”
در ابتدا ، تریشا نمی توانست بیشتر غذاهایی را که می دادیم مصرف کند ، اما اعضای خانواده تسلیم نمی شدند.  هر یک از اعضای خانواده چیزی به او دادند که به آرامی بخورد تا به او کمک کند تا چیزی غیر از شیر میل کند.  پوکا با چشمان چشمانش گفت: “دیدن او بسیار عالی بود.”
“اوایل ،” او بعد از مکث دوباره شروع به کار کرد ، “کارگر آنگنوادی به ما گفت که چه زمانی کودک را تغذیه کنیم ، اما چیزی در مورد نحوه تغذیه کودک نیست.  همچنین ، از آنجا که قبلاً در مراتی بوده ام ، نمی توانستم هیچ یک از اینها را درک کنم. این بار کارگر ASHA و Anganwadi همه این س questionsالات را به زبان مادری من بانجارا پرسیدند.  اکنون آنها هر بار که از خانه ما بازدید می کنند دانش جدید و جذابی به ما می دهند.  “

وی در پاسخ به این سال که چگونه جلسات را در آنگانوادی پیدا می کند ، گفت: “کارمندان ASHA و آنگنوادی همه چیز را به گویش محلی توصیف می کنند. من تصمیم گرفتم آنچه را که در جلسه به ما آموختند درباره آنچه باید به کودک داده شود ، نباید در خانه دنبال کنم ، برای او خوب است که او شاهد رشد او باشد. در نتیجه ، الگوی غذا خوردن دخترم برای همیشه بهبود یافته است. او شادتر از همیشه به نظر می رسد. “
دوستی تریشا با سایر اعضای خانواده اخیراً به یک لذت واقعی تبدیل شده است.  Puja با خیالی آسوده گفت: “او دوست دارد خیلی با عمه و پدربزرگ و مادربزرگش بازی کند. او حتی سعی می کند از آنها تقلید کند. همچنین این کار برای من آسان تر شد ، زیرا بسیاری از اعضا در رشد او نقش دارند.”
“اکنون می توانید تریشا را ببینید که می خواهد غذایی بخورد زیرا او سعی دارد خود را تغذیه کند.  او حتی در چند هفته گذشته وزن مناسبی پیدا کرده است.  اگر من از همه چیزهای مفیدی که دخترم می خواست بی اطلاع بودم ، فکر نمی کنم او هرگز بتواند به همان روشی که بزرگ شده بود بزرگ شود.  خیلی خوشایند است که او را چنین می بینم “، و با لبخندی شاد نتیجه گیری می کند.
با مجوز از Unicef ​​India
           

                 

               
           


برچسب‌ها :

پنجشنبه 14 اسفند 1399 - 8:22
قدرت گرفته از نیلوبلاگ